پایگاه خبری تحلیلی افق سناباد: اسمش علیاکبر قربان شیرودی بود، اما خیلیها «مالک اشتر زمان» صدایش میکردند. تیمسار فلاحی «ناجی غرب و فاتح گردنهها» میخواندش و دکتر چمران «ستاره درخشان جنگ کردستان» لقبش داده بود. با این حال علیاکبر مطلقا از تعریف و تمجید خوشش نمیآمد. اهل این کارها نبود. میگفت: «من فرزند دهقانزاده شهسواری هستم. این قدر که از من تعریف میکنید، میترسم خودم را گم کنم و فکر کنم واقعاً لیاقتش را دارم. خواهش میکنم من را بزرگ نکنید. من لیاقت این همه بزرگی را ندارم.»
شیرمرد «شیرودی» بینام و نشان نبود. خودش را «سرباز کوچک اسلام» میدانست و میگفت: «من و همرزمانم سرباز اسلام هستیم و برای اسلام میجنگیم و نه برای هیچ چیز دیگر. ما برای احیای اسلام میجنگیم. حفظ اسلام برای من عزیزترین چیز است. هرجا، هرکس، حتی درون خانه من کسی بخواهد علیه اسلام حرف بزند، خفهاش میکنم. برای من شهر، مکان و خانه مطرح نیست، اسلام مطرح است».
علیاکبر طرفدار ولایت بود. میگفت: «من نوکر آن کسی هستم که طرفدار امام (ره) باشد. من نوکر کسی هستم که مطیع و مقلد امام (ره) است». وقتی خبر شهادت خلبان علیاکبر شیرودی به گوش امام (ره) رسید، ایشان مکثی کردند و فرمودند: «شیرودی آمرزیده است».