به گزارش پایگاه خبری تحلیلی افق سناباد” فرهاد نظریان سامانی در یادداشتی نوشت: پروفسر جان مرشایمر استاد دانشگاه شیکاگو در مصاحبه ای اعلام کرده است که ترامپ از بمباران تاسیسات نفتی خاورمیانه توسط ایران میترسد و مبنای مذاکره با ایران و ترجیح تحریم و فشار سیاسی به جنگ و آتش را در این موضوع میداند.
حال سوال این است که اگر جمهوری اسلامی ایران بر اساس گفته این استاد دانشگاه در واکنش به خصومت آمریکا، بخواهد تاسیسات انرژی خاورمیانه را هدف قرار دهد، چه تبعاتی برای آمریکا به بار خواهد آمد؟
در این نوشتار نیم نگاهی به برخی از فشارهای همه جانبه بر آمریکا میپردازیم:
۱.شوک به بازار نفت و افزایش قیمتها
– افزایش شدید قیمت نفت:
اختلال در تولید یا صادرات نفت خلیج فارس (به ویژه از عربستان، امارات یا قطر) میتواند قیمت نفت را به بالای ۱۵۰ دلار بر بشکه برساند.
– تأثیر بر آمریکا:
– افزایش هزینههای انرژی برای صنایع و مصرفکنندگان آمریکایی.
– تشدید تورّم (مثلاً افزایش قیمت بنزین، حمل ونقل و کالاهای اساسی).
– کاهش رشد اقتصادی آمریکا به دلیل هزینههای بالاتر تولید و مصرف.
– کاهش عرضه گاز طبیعی مایع (LNG):
هدفگیری تاسیسات قطر (بزرگترین صادرکننده LNG جهان) میتواند بازار گاز اروپا و آسیا را مختل کند. اروپا برای جبران کمبود گاز، به واردات از آمریکا متکی میشود، اما افزایش تقاضا، قیمت گاز داخلی آمریکا را نیز بالا میبرد.
۲. تضعیف دلار به عنوان ارز جهانی
– کاهش تقاضا برای دلار:
نفت به دلار معامله میشود، اما اختلال در عرضه ممکن است کشورها را به سمت جایگزینهای غیردلاری سوق دهد (مثلاً معاملات با یوان چین، روپیه هند یا رمزارزها).
– مثال: عربستان سعودی در صورت تنش شدید، ممکن است فروش نفت به یوان را آغاز کند که سلطه دلار را تضعیف میکند.
– کاهش ارزش دلار:
افزایش تورم و بیثباتی در بازار انرژی، اعتماد به دلار را کاهش داده و ارزش آن را در برابر ارزهای دیگر پایین میآورد.
۳.تحریمهای ضدایرانی زیر سؤال میرود
– شکاف در اتحاد بینالمللی:
افزایش قیمت نفت، اروپا، هند و چین را مجبور میکند به دنبال نفت ارزانتر ایران بروند. این کشورها ممکن است تحریمهای آمریکا علیه ایران را نادیده بگیرند و خرید نفت ایرانی را از سر بگیرند.
– نتیجه: تحریمهای آمریکا بیاثر شده و ایران درآمدهای نفتی خود را بازیابی میکند.
– فشار بر متحدان آمریکا:
کشورهایی مانند هند که به نفت خلیج فارس وابستهاند، ممکن است به واشنگتن فشار آورند تا از تحریمهای ایران کوتاه بیاید تا قیمت نفت پایین بماند.
۴.هزینههای نظامی و امنیتی
– افزایش هزینههای محافظت از متحدان:
آمریکا برای محافظت از تاسیسات نفتی عربستان یا امارات، مجبور به استقرار سامانههای دفاع موشکی، ناوهای جنگی و نیروهای اضافی در خلیج فارس میشود. این اقدام سالانه دهها میلیارد دلار هزینه در پی دارد.
– تأثیر بر بودجه داخلی آمریکا:
این هزینهها ممکن است از بودجه برنامههای داخلی مانند بهداشت، آموزش یا زیرساختها کسر شود و موجب انتقاد افکار عمومی شود.
۵. رقابت چین و روسیه برای پرکردن خلأ انرژی
– نفوذ چین در خلیج فارس:
چین میتواند با پیشنهاد قراردادهای امنیتی یا سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی به عربستان و امارات، جایگزین آمریکا شود.
– مثال: همکاری هستهای چین با عربستان یا خرید سهام آرامکو توسط شرکتهای چینی.
– بهرهبرداری روسیه از افزایش قیمت نفت:
روسیه به عنوان دومین صادرکننده نفت جهان، از قیمتهای بالاتر نفت سود میبرد و اهرم فشار خود بر اروپا را تقویت میکند (مثلاً از طریق کاهش عرضه گاز).
۶.تشدید بحرانهای اقتصادی داخلی در آمریکا
– کاهش قدرت خرید خانوارها:
افزایش قیمت بنزین و انرژی، هزینههای ماهانه خانوادههای آمریکایی را بالا میبرد و مصرف داخلی را کاهش میدهد.
-در سال ۲۰۰۸، افزایش قیمت نفت به ۱۴۷ دلار نقش مهمی در رکود اقتصادی ایفا کرد.
– آسیب به صنایع انرژیبر:
صنایعی مانند فولاد، هواپیمایی و کشتیرانی با هزینههای عملیاتی بالاتر مواجه شده و ممکن است مجبور به تعدیل نیرو یا کاهش تولید شوند.
در مجموع اقتصاد آمریکا در تیررس فشار اقتصادی ناشی از هدفگیری تاسیسات انرژی خاورمیانه، آمریکا را در چند جبهه همزمان تحت تأثیر قرار میدهد:
– افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی،
– تضعیف دلار و نظام مالی جهانی تحت رهبری آمریکا،
– کاهش مشروعیت تحریمها و تقویت ایران،
– هزینههای سنگین نظامی و فرصتطلبی رقبایی مانند چین.
این عوامل در کنار هم، هم اقتصاد داخلی آمریکا و هم جایگاه آن را به چالش میکشد.




















