در سالهای اخیر، کشور ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گازی دنیا، بهواسطه پیشی گرفتن مصرف از تولید، با مشکل ناترازی تأمین گازطبیعی بهخصوص در فصول سرد سال مواجه شده است. وابستگی بیش از ۷۰ درصدی انرژی مصرفی کشور به گازطبیعی و مصرف غیربهینه آن از یک سو و وابستگی تأمین گاز کشور به میادین جنوبی و افت فشار در شمال کشور از سوی دیگر، مسئله تأمین انرژی را با چالش جدی مواجه کرده است.
بر اساس گزارش زمستان سال ۱۴۰۲ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، پیشبینی شده بود ناترازی گازطبیعی بهطور متوسط در سه ماه سرد سال به ۲۲۷ میلیون مترمکعب در روز و در سردترین ماه به ۳۱۵ میلیون مترمکعب میرسد. از سوی دیگر رشد مصرف گاز در کشور چهار تا پنج برابر رشد تولید آن است که این روند نشاندهنده یک بحران جدی است. با توجه به چالشهای موجود، نیاز به رویکردی جامع و چندبعدی برای حل ناترازی گاز طبیعی در ایران بیش از پیش احساس میشود. این مسئله نهتنها به تأمین انرژی کشور مرتبط است، بلکه بر اقتصاد، محیط زیست و آینده توسعه کشور نیز تأثیرگذار خواهد بود.
برای مقابله با ناترازی گاز، سه راهکار عمده مطرح شده است: افزایش ظرفیت تولید گاز، سیاستگذاری و مدیریت انرژی و بهینهسازی مصرف. همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند، برای جبران ناترازی انرژی در کشور “بهترین راه صرفهجویی است کاری کنید صرفهجویی شود”، لذا می بایست بهینهسازی مصرف در اولویت قرار گرفته شود.
برای رسیدن به این هدف اولین گام تغییر رفتار مصرفکنندگان است. بطور مثال کاهش تنها دو درجه دمای محیط میتواند ۱۰ تا ۱۲ درصد از مصرف گاز طبیعی را در کشور کاهش دهد. گام دوم نوسازی و بهسازی تجهیزات مصرف کننده گاز طبیعی است. جمع آوری بخاری های راندمان پایین، بهینه سازی موتورخانه ها، بهینه سازی انرژی در صنایع و پالایشگاه ها، هوشمندسازی تجهیزات مصرف کننده انرژی می تواند راهکارهای موثر در این حوزه باشد.
درخصوص برنامهها و سیاستگذاری در زمینه انرژی، ضروری است بهجای توسعه نیروگاههای گازسوز، به توسعه واحدهای سیکل ترکیبی و تنوعبخشی به سبد تولید برق توجه شود. این تغییر رویکرد میتواند به کاهش مصرف گاز و بهبود بهرهوری انرژی منجر شود.
در واقع، برای برداشتن گام صحیح در مسیر بهینهسازی مصرف انرژی، رسانهها میتوانند با انعکاس صحیح مسایل و ایجاد آگاهی در جامعه، نقش کلیدی را ایفا کنند. بهعنوان مثال، در زمستان سالهای اخیر، استان خراسان رضوی با اقدامات مبتکرانه و خلاقانه، موفق به مدیریت ناترازی گاز شد که این موفقیت مرهون تلاشهای بیوقفه رسانهها در انعکاس صحیح مسایل است.
از سوی دیگر، رسانهها میتوانند با مطالبهگری خود، اجرای برنامههای کلان مانند ماده ۴۶ قانون برنامه هفتم توسعه و پیشرفت را خواستار شوند. در بخش اهداف کمی این قانون کاهش ۲۶ درصدی مصرف انرژی در بخش صنعت و کشاورزی، ۲۹ درصدی در ساختمانها و ۱۹.۳ درصدی در حملونقل هدفگیری شده که می بایست از مجریان قانون مطالبه شود. لذا رسانهها با فرهنگسازی و مطالبهگری میتوانند نقش بسزایی در اجرای سیاستهای کلان و کاهش ناترازی گاز ایفا کنند.
در پایان، امید است با همکاری نزدیکتر میان دستگاههای دولتی، بخش خصوصی و نهادهای رسانهای، گام های موثری در جهت دستیابی به آیندهای پایدار در عرصه تأمین انرژی ایران برداشته شود.




















